در گوشه ای از سیاهی ذهنم
چیزی چشمک می زند
گویا روزنه ایست
روزنه ای کوچک اما پرنور
در ازدحام افکار و نا امیدی هایم
مثل خورشید می درخشد
روزنه ای تابان و سفید
روزنه ای به اسم امید
با امید همه چیز هست و بی امید هیچ چیز نیست
با امید جاده ای می توان یافت حتی در بن بست
با امید در دل تاریکی
فانوسی درخشان مثل ماه پیدا خواهد شد
در بیابان خشک هم
اگر بویی از امید باشد
کاکتوس تشنه سیراب خواهد شد
حتی کمان بی تیر هم با امید
در دل هدف جا خواهد شد
شاعر:میترا ویسی پور
:: برچسبها: شعر نو, شعر در مورد امید, اشعار میترا ویسی پور,